چهارشنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۴

من می خواهم باران باشم

مادر من از جنس آب است
و پدرم از جنس ابر
من باید چگونه باشم ؟

من می خواهم مانند بارانی باشم
که از دریا -مادرم- به
سوی ابر- پدرم- می رود و باز می گردد
من می خواهم سیب سرخی باشم که
خدا آفریده است
از تو ممنونم که گناهان سیب سرخ را بخشیدی ای خدا

2 Comments:

Blogger Sima said...

غزاله این را خودت نوشتی؟
بابا تو بزرگ شی چی می شی دختر!
واقعاً که آفرین.

۹:۴۷ قبل‌ازظهر  
Blogger Peyman said...

خیلی خوب نوشتی. این حسّی که داری نسبت به پدر و مادر و طرز بیانت که خیلی هم نزدیک به درسهای کتاب علوم و دینی ات هست، خیلی نوجوانانه است. شاعر خوب نوجوان پدیده نابی است. من که لذّت بردم خوندم

۱:۲۵ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< Home