جمعه، مرداد ۲۸، ۱۳۸۴

داوری


دیروز پدرم چند کتاب کودک گرفت تا داوری کند من هم کمک داور بودم بهترین کتاب "روزی که مه بی پایان بود " نوشته احمد رضا احمدی بود.
چون فضای مه آ لود ی د اشت.
من از کارهای این نویسنده خوشم می آید چون همه دراین فضا هست یعنی در یایی و بارانی است . اسم کتاب دیگرش هست "نوشتم باران باران بارید" . من این کتاب را تازه خوندم و از ان هم خوشم امد
وازکتاب " پسری که بلد بود بشمارد" نوشته ی هداحدای هم خیلی خوشم آمد .پسری که اول همه را دو تا دوست داشت . وقتی فهمید عدد سه هم وجود دارد اول از همه خودش را سه تا دوست داشت .

5 Comments:

Anonymous ناشناس said...

ا چه جالب من هم این کتاب رو خونده ام سال ها پیش و ازش خیلی خوشم اومده نوشتم باران باران بارید رو می گم

۱۲:۵۴ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس said...

ا چه جالب من هم این کتاب رو خونده ام سال ها پیش و ازش خیلی خوشم اومده نوشتم باران باران بارید رو
می گم . فکر کنم نقاشی هاش الان قشنگ تر شده باشه

۱۲:۵۴ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس said...

چقدر اینجا قشنگه و دوستانه. ممنونم به خاطر معرفی این کتاب‌ها، راستش من آقای احمدی رو فقط دوست دارم که اسم کتاب‌هاشون رو بخونم!!! البته هنوز خیلی وقت نکردم خود کتاب‌هاشونم هم بخونم، اما حتما این کتاب‌ها رو که معرفی کردید می‌خونم. اون شعر پروانه هم از اون شعراس که باید گفت یه شعر بی‌نظیر.
و البته شعر گنجشگ خود شما که لذتبخش بود.
شاد و سربلند باشید.

۱۰:۵۵ بعدازظهر  
Blogger mimnoon said...

سلام غزاله جان
به نظر من كه تو نسبت به بابات وبلاگ‌نويس خيلي بهتري هستي.تو از اين اولش معلومه يه چيزي هستي اون هنوزم كه هنوزه
ارادتمند خاندان سيدآبادي

معصومه ناصري

۱:۲۹ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس said...

گلکم سلام.دیگه وبلاگ تو یکی از وبلاگهایی شده که تو فیوریت من می درخشه...نازنینم تو واقا 7 سالته و دلی به وسعت دریا داری....؟نمی دونم چرا انقدر دوست دارم

۸:۱۹ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< Home